loading...
ورزشی
محسن سعید کافی بازدید : 38 جمعه 12 آبان 1391 نظرات (0)

 

انجمن علمی روانشناسی

 

همه ما انسانها اضطراب را تجربه کرده ایم . بعضی رویدادهای زندگی به ما این باور را می دهند که در وضعیت خطرناکی هستیم . در این شرایط اضطراب واکنشی طبیعی است . چون کار اضطراب ، بسیج کردن نیروی دفاعی بدن است و به ما هشدار میدهد که گوش بزنگ باشیم وخود را از خطر حفظ کنیم . هنگامی که این ارزیابی اولیه ما از خطر نزدیک به وقوع آن ، واقع بینانه و درست باشد ، در این وضعیت ضرورت دارد که ما به دنبال یافتن پاسخ مقابله ای مناسب باشیم . بنابراین درمی یابیم که داشتن اضطراب اشکالی ندارد بلکه در طول فرایند مقابله به ما انرژی و نیرو هم می دهد تا بتوانیم از پس آن موقعیت دشوار برآئیم . اضطراب زمانی ناخوشایند است که ارزیابی اولیه از رویدادهای زندگی درست و واقع بینانه نباشد . وقتی بدون دلیل موجه ناراحت و تنیده هستید داشتن اضطراب نگران کننده است . در این حالت دچار رنج می شوید .

 

اضطراب چیست ؟

 اغلب اصطلاح ترس و اضطراب به صورت مترادف به کار می روند . تفاوت این دو آن است که ترس اغلب به ارزیابی اولیه از خطر واقعی بر می گردد . در حالی که اضطراب بیشتر به حالت هیجانی و دلواپسی به علت خطری نامعلوم و مبهم مربوط می شود. ترس مرضی ، ترسهای اغراق آمیز و غالبا فلج کننده از رویدادها یا اشیاء خاص هستند ( مثل ترس از سوسک ، پر ، بلندی ) وحشت زدگی ، ترس شدید و ناگهانی همراه با تلاشهای عجولانه و دیوانه وار برای یافتن ایمنی است ، برخی از علائم وحشت زدگی شامل : نفس زدن ، تپش قلب ، تعرق ،لرزش ، تنگی نفس ، درد قفسه سینه ، تهوع ، سرگیجه و احساس خفگی است .

 

 

 

علائم اضطراب چیست ؟


وجود مجموعه ای از علائم بدنی ، فکری و احساسی نشانه وجود اضطراب است .
علائم بدنی : تپش قلب ، تنگی نفس ، از دست دادن اشتها ، تهوع ، بی خوابی ، تکرار ادرار ، چهره برافروخته ، تعرق ، اختلال گفتار و بی قراری .
علائم فکری : سردرگمی ، اختلال در حافظه و تمرکز ، حواس پرتی ، ترس از دست دادن کنترل ، کمروئی ، گوش به زنگی و افکار تکرار شونده .
علائم احساسی : عصبی ، بی طالقت ، نگران شدن ، هشیار ، وحشت زده ، افسرده، دلواپسی ، در هم تنیده ، حالت ترسناک یا هیجان زده به خود گرفتن .
آگاهی از این واکنشها مهم است . برای اینکه به شما کمک می کند تا متوجه اضطراب خود یا فرزندتان شوید . وقتی متوجه این علائم شدید از خود بپرسید آیا این علائم یک واکنش طبیعی به تهدید واقعی است یا ناشی از تنش بی جاست .


 علل بروز این مشکل چیست؟

 

بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده علت اضطراب در کودکان و بزرگسالان متفاوت است . مهمترین علل اضطراب در کودکان عبارتند از :
وجود زمینه ارثی ، وجود مادر مضطرب ، داشتن مادر وسواسی و یا کمال گرا ، شکست کودک در برقراری ارتباط اجتماعی ، انتظارات بیش از حد والدین از کودک ، بیماری های جسمی حاد و بیماری های دیگر از جمله : شب ادراری ، لکنت زبان ، معلولیت جسمانی و یا نقص جسمانی و ناتوانی های حسی از جمله شنوایی و بینایی.

 

 

 

میزان بروز این مشکل چقدر است ؟

 


اختلالات اضطرابی از شایعترین طبقات اختلالات روانی است و زنان با شیوع مادام العمر
۳۰/۵ درصد در مقایسه با مردان با شیوع مادام العمر ۱۹/۲ درصد ، بیشتر ممکن است دچار یک اختلال اضطرابی شوند و با افزایش طبقه اجتماعی – اقتصادی از شیوع آن کاسته می شود .
در مورد علل اضطراب در افراد بزرگسال نیز نظریات مختلفی مطرح است که از جمله مهمترین آنها عبارتند از :
۱- دور بودن از خود واقعی و نقش بازی کردن در صحنه های مختلف زندگی ، به این معنی که عده ای از افراد ویژگی های واقعی خود را ( اعم از ویژگیهای ظاهری نظیر : قد، وزن ، نوع چهره و یا صفات و خصوصیات شخصیتی ) خود را نپذیرفتند و همواره در تلاشند شخصی غیر از آنچه واقعا هستند را جلوه دهند و این ماسک زدن به چهره خود منجر به افزایش نگرانی و تشویش می شود .
۲-وجود فاصله زیاد بین خود واقعی و خود آرمانی ، مطابق نظر برخی از روانشناسان هر فردی برای خود ویژگی های مطلوب و ایده آلی تصور می کند که دوست دارد آنگونه باشد و برای رسیدن به آن تلاش می کند . حال اگر این خود آرمانی فاصله زیادی با وجود ویژگیهای واقعی فرد داشته باشد و دسترسی به آن مقدور نباشد چون فرد نمی تواند آنگونه که دوست دارد باشد مضطرب می شود .
۳- گاهی اضطراب فرد به دلیل نپذیرفتن شرایط واقعی زندگی و امکانات محیطی است که سازگاری فرد را در زندگی با دشواری روبرو می سازد .
۴- ضعف و بیماری های جسمی و عدم درمان بموقع فرد را آماده ابتلا به اضطراب میکند.
۵-احساس تنهایی و نداشتن حمایت روانی – اجتماعی نیز در بروز نگرانی و اضطراب موثر است .
۶- مصائب و مشکلات و فشارهای محیطی مداوم به خصوص موقعی که فرد قدرت حل مسئله و سازگاری اش ضعیف باشد در ایجاد اضطراب نقش موثری دارد .
۷- اختلال در غده تیروئید نیز منجر به بروز علائمی شبیه بیماری اضطراب درفرد میشود .
۸- بیکاری ، نداشتن برنامه ریزی و نبود قدرت تنظیم وقت نیز در بوجود آمدن اضطراب موثر است،چون فرد هموراه احساس فشار ذهنی می کند ، های فاجعه آمیز در مورد آینده نیز از دیگر علل ایجاد اضطراب در بزرگسالان است .

 اما کار مفیدی انجام نمی دهد.
۹-
خیالبافی ها یا افکار غیر ارادی منفی و پیش بینی

 

درمان اضطراب ؟

 


چگونه ؟...


در درمان اضطراب رویکردها و شیوه های مختلفی وجود دارد. موثرترین درمان افراد ،دچار اختلال اضطراب تلفیقی از روان درمانی ، دارودرمانی و درمانهای حمایتی است .
رویکردشناختی – رفتاری (
C.B.T ) رویکرد حمایتی و رویکرد مبتنی بر بینش ،با وجود آن که مطالعات پیگیر و متعددی در این زمینه انجام گرفته است ولی هنوز اطلاعات دقیقی در مورد ارجحیت نسبی این رویکردها بر یکدیگر در دست نیست . در رویکرد شناختی فرض بر آن است که یک سلسله طرحواره های شناختی در فرد وجود دارد و او مستقیما و به طور مداوم بر مبنای همین طرحواره ها رفتار می کند . در رویکرد رفتاری مستقیما به علائم جسمانی و ظاهری فرد توجه می شود . در درمان حمایتی به فرد اطمینان بخشی و آسودگی خیال داده می شود . در رواندرمانی مبتنی بر بینش ، بر کشف تعارضهای ناخودآگاه فرد و شناسائی نقاط قوت ایگو تاکید میشود .

 

 آیا داروی خاصی برای درمان اضطراب وجود دارد ؟


دارو درمانی : دارو درمانی نیز از شیوه های کنترل ومهار اضطراب است . از جمله داروهایی که برای اختلال اضطراب تجویز می شود بوسپیرون ، بنزودیازپینها ، سه حلقه ای ها مثل ایمی پیرامین و داروهای ضد هیستامینی و ….
درمان موفق و کامل اضطارب ترکیبی از رواندرمانی و دارو درمانی است .
فهرست اختلالات اضطرابی به قرار زیر است :
۱- اختلال پانیک ( جمله های اضطرابی ) با و بدون آگروفوبی
۲- آگروفوبی بدون سابقه اختلال پانیک
۳- فوبی اجتماعی
۴- ترسهای مرضی معین
۵-اختلال وسواسی اجباری ( O.C.D )
۶ اختلال استرس پس از سانحه ( P.T.S.D )
۷- اختلال اضطراب فراگیر ( اضطراب منتشر )
هر یک از اختلالات اضطرابی که در بالا لیست شده است درمان تخصصی جداگانه نیاز دارد و دارای شیوع ، پیش آگهی و علل خاصی است و علائم مشخصی دارند .

 

در مواقع بروز اضطراب چه کاری بهتر است انجام داد ؟


توجه به پنج اصل اساسی می تواند به شما در کنترل اضطرابتان کمک کند .
۱ – از قدرت خلاق ذهن ناهشیار خود برای تغییر دادن خویش استفاده کنید . ( از مهارتهای معنوی یاری بجوئید .)
۲- با استفاده از تصویر سازی ، تصویر ذهنی خود را تغییر دهید تا به جای ترس ، احساس اطمینان و قوت قلب بر شما حاکم شود .
۳- از اندیشه مثبت و واقع بینانه برای دیدن خود ، موقعیت دوروبر خود کمک بگیرید . یعنی آنچه را که دوست دارید وجود داشته باشد ، در ذهن خود تصویر سازی کنید.
۴- به گونه ای رفتار کنید گویا شخصیتی که می خواهید هستید .
۵- هدفهایی را برای خود مشخص کنید که واقع بینانه ، متناسب با امکانات و توانائیهایتان باشد .

 

چند راهكار برای كاهش اضطراب

 

1- ورزش كنید و سعی داشته باشید كه طی انجام تمرینات منظم ورزشی ، خود را رها كنید . نفس های عمیق ، آرام سازی عضلانی ، فریاد كشیدن در كوه و دشت و بی محابا دویدن ، بسیاری از بازداری های شما رفع خواهد كرد .

2- در خلوت خود موقعیت های اضطراب  آور را تصور كنید و در كلام و رفتار خود به دنبال پاسخ های مناسب بگردید. به عبارتی از خود بپرسید كه چه كار می كردم بهتر بود ؟ و چه می گفتم ، بهتر بود ؟ « پس از یافتن پاسخ مناسب ، تمرین كنید » بر آن پاسخ كلامی یا رفتاری مسلط شوید تا بتوانید در موقعیت های مشابه آینده از آن استفاده كنید .

3- به خاطر داشته باشید كلماتی را كه بار اضطرابی دارند ، مثل « هیچ وقت ، همیشه ، هرگز ، زود ، سریع ، باید ، حتماً و ... ) از گنجینه لغات خود حذف كنید و جای آن را با كلمات متعادل و آرام  بخشی مثل بعضی اوقات ، با حوصله ، آرام ، بهتر است و .. » جایگزین كنید .

4- در هنگام صحبت ، از عجله كردن و اجبار در ارائه پاسخ سریع و واكنش شتابزده بپرهیزید ، ( برای پاسخ دادن هیچوقت دیر نیست ) – اول دانش و اطلاعات مربوط به موضوع را در ذهن خود حاضر كنید تا بر موضوع متمركز شوید ، سپس از گنجینه لغات ذهنی خود سنجیده ترین پاسخ ها را برگزینید . با مطالعه و خلق آثار هنری ، گنجینه لغات خود را گسترش دهید و به تخلیه عاطفی بپردازید .

5- سعی كنید با افراد آرام و خونسرد معاشرت كنید و نكات ظریف رفتاری سازگار با خود را از آنها یاد بگیرید .

6- موقعیت هایی راكه در آن با مشكل اضطرابی كمی روبه رو بوده اید و یا اصلاً مشكل نداشته اید ، به خاطر آورید و ضمن مرور آنها خود را تشویق نمایید تا احساس موفقیت  را در خود زنده و تقویت كنید .

 

 

 

 

اضطراب يكي از شايعترين مشكلات عاطفي انسان امروز است كه آنچنان در تار و پود زندگي وي ريشه دوانده كه به جرات ميتوان گفت زمينه بسياري از بيماريهاي جسمي ، كسالتهاي روحي آشفتگي هاي رفتاري و واكنش هاي نا مناسب او را تشكيل ميدهد.

اضطراب هاي انسان امروزي ، واكنش است در مقابل رشد سريع تكمولوژي ،فشارهاي ناشي از شهر نشيني،گستگي هاي ارتباطي ،از هم پاشيدگي جوامع ،تحولات اجتماعي و تعارضات فردي كه به شكل فزاينده حيات بارورانسان را تهديد ميكند .

بنابراين در جهان كنوني هر فردي بسته به تجربيات و شخصيت خود ميتواند كم و بيش اضطراب را تجربه نمايد ،خلوت و تنهايي،جمعيت و ديگران ،خانه و محيط تحصيل ،مكانها و محيط اشتغال از جمله عوامل ايجاد اضطراب مي توانند باشند.

اضطراب طبيعي از اضطراب غير معمول و بيمار گونه است .اضطراب يك هيجان معمول بوده و واكنشي در مقابل تغييرات زندگي است اشكال خفيف اضطراب حتي ميتواند زمينه ساز ايجاد سازش بوده و خاصيت انطباقي هم داشته باشد .اما اضطراب در شكلهاي جدي آن مشكل آفرين است در چنين وضعيتي ارزيابي كامل عصبي- رواني بيمار طرح و برنامه خاصي براي درمان وي ضرورت مي يابد.

 

ريشه تاريخي

 

تفكر درباره منشاء ومعني اضطراب ، سده هاي پياپي مورد توجه الهيون و فلسفه بوده است .

اغلب گفته ميشود فرويد نخستين يررسي روان شناسي اضطراب را انجام داده است.از نظر فرويد اضطراب داراي سه بخش است :                

1.     خصلت نا مطبوع 

2.     پديده تخليه يا بيرون ريز

3.     ادراكي از اين دو حالت

 

به نظر او اضطراب نوعي احساس نگراني است كه انسان را براي مقابله با يك حادثه يا خطر تجهيز مينمايد .وي اضطراب را در سه نوع خلاصه ميكند:

 

الف) اضطراب عيني

 

واكنشي است عاطفي كه فرد در برخورد با خطر وجود يك پديده يا حادثه واقعي از خود نشان ميدهد مانند مشاهده مار در اتاق يا ترس از تاريكي . فرويد اين نوع ترس را عادي و تا حدودي آن را ضروري ميداند.

 

ب) اضطراب نوروتيك

 

نگراني و ترس انسان از اينكه مبادا تمايلات يا كنشهاي نهاد به ضمير اگاه رسوخ نمايد.

 

ج) اضطراب اخلاقي

 

كه در واقع اضطراب اجتماعي ميباشد و آن عبارت است از نگراني نسبت به تنبيه خود بوسيله فراخود . اين حالت غالبا هنگامي اتفاق ميافتد كه فرد به دليل كار يا عمل اشتباه يا فكري باطل كه مورد قبول جامعه يا خانواده نبوده است ،خود را سرزنش مينايد.

دكتر گنجي مينويسد كه اضطراب در اثر احساس يك خطر دايمي و نا مشخص بوجود ميايد و فرد مضطرب طعمه اضطراب خود است و ذهن او صحنه هايي را توليد ميكند كه عينيت ندارد .او ميگويد : مثل اينكه چيزي در گلويم گير كرده است و تمام روز اذيتم ميكند .وقتي فردي وارداتاق كارم ميشودخيال ميكنم كه خبر ناگواري را برايم آورده است . كمترين دردي را كه احساس ميكنم به دنبال پزشك ميروم هر روز پيش يكي از آنها ميروم آنها به من مي خندند و من هم به خوبي ميدانم كه اين كار واقعا خنده دار است . اينها همه صحنه هايي است كه انسان در اضطراب شديد از خود نشان مي دهد . اضطراب علاوه بر آثار سويي كه بر رفتار فرد ميگذارد ،بر روي عملكرد فرد نيز اثر منفي دارد .

هنوز درباره منشاء اضطراب ابهاماتي وجود دارد كه انواع اضطراب را بر اساس منشاء آنها ميتوان تشخيص داد .مثلا اضطراب جدايي،اضطراب اجتماعي،اضطراب غريزي،اضطراب مدرسه و... در اين مجموعه به گونه اي ويژه از اضطراب، به نام اضطراب امتحان اشاره شده است كه اين اضطراب در مراكز آموزشي يا موقعيتهاي مربوط به مدارس بر انگيخته ميشود .

اضطراب امتحان را ميتوان يك واكنش منفي هيجاني دانست كه در پاسخ به دو منبع تنش زاي مدرسه يعني امتحانات و موقعيتهاي رقابتي بروز ميكند.

تجربه نشان داده است كه عوارض اضطراب و فشار روحي حاصله از امتحان در عده زيادي از امتحان دهندگان تظاهر ميكند .همه افرادي كه با امتحان سر و كار دارند و در نوعي از امتحانات شركت ميكنند كم يا زياد طعم و مزه نگراني ،فشار روحي و وحشت ناشي از امتحان را چشيده اند .

وقتي كه فرد در خصوص كارايي و توانايي ذهني خود در موقعيت امتحان دچار نگراني و اظطراب گردد به نحوي كه موجب كاهش و افت عملكرد واقعي وي شودميتوان گفت كه او دچار اضطراب امتحان است .دانش آموز داراي اضطراب امتحان ،فردي است كه به خوبي مواد و موضوعات درسي را و دوره را فرا گرفته ،اما به دليل اضطراب قادر به بيان دانسته هاي خويش در امتحان نيست .

بر اساس براورد پژوهشگران ، سالانه حدود ده ميليون دانش آموز اضطرب امتحان را تجربه ميكنند و براي 25 درصد اين عده اضطراب فلج كننده است و با افزايش سن ميزان آن افزايش مي يابد .

امروز ميتوان ادعا كرد كه اضطراب يار ديرينه آموزش و پرورش بوده است و هر دانش آموزي در مدرسه ممكن است در بعضي از مواقع احساس اضطراب كند اما اين اضطراب گاهي اوقات به حدي زياد ميشود كه عملكرد يادگيري به ويژه موفقيت در آزمونها را مانع ميگردد. باشد كه اين تحقيق موردا ستفاده علاقه مندان و همكاران قرار گيرد .

تعريف اضطراب

 

يافتن تعريفي براي اضطراب مانند بسياري از حالات عاطفي كار مشكلي است و متخصصان هر يك تعريف خاصي را ارائه نموده اند .شايد بتوان گفت كه بيشترين تحقيقات انجام شده در باره اضطراب توسط روانشناسان انجام گرفته است و انان از بين حالات عاطفي انسان ،بيش از هر حالت ديگري به مطالعه اضطراب پرداخته اند.

پروفسور" راس" دليل دشوار يودن توصيف حالات عاطفي را اين گونه بيان ميكند: معمولا شيوه يادگيري لغات در دوران كودكي يك تجربه دروني و كاملا اتفاقي است .از اين طريق فرد برا ي رويدادها بر چسبهاي مناسبي را پيدا ميكند به اين ترتيب گنجينه اي از لغات گو ناگون براي بيان احساساتش فراهم ميكند .

لذا تعجبي ندارد كه افراد براي بروز عكس العملهاي خود در موقعيتهاي يكسان ، اصطلاحات مختلفي را به كار ميبرد . همين امر تعريف هيجانات را به شكلي كه مورد قبول همه صاحب نظران باشد مشكل تر ميسازد .

اضطراب شايعترين بيماري يا حالات رواني است كه هر فردي گاهگاه در زندگي خود ،آن را تجربه مي كند .اضطراب احساس نا خوشايند و ناراحت كننده اي است كه با نشانه هاي جسمي،  حالي از بيش فعالي دستگاه عصبي خود مختار همراه باشد.

اكثر روانشناسان اضطراب و ترس را با اندكي تفاوت از ترس متمايز ميكنند .از ديدگاه آنها هر چند اضطراب و ترس شامل نشانه هاي بدني مشابه هستند ولي بر خلاف ترس ،اضطراب پاسخي در مقابل خطر نا آشكار و مبهم است به عبارت ديگر اضطراب احساس نا خوشايند  بيمناكي و ترس ناراحت كننده اي از پيش بيني خطري است كه منشاء آن مشخص نيست .

 

پيامدهاي اضطراب

 

پوفسور" راس" در كتاب خود تحت عنوان روانشناسي شخصيت نحوه تاثير اضطراب بر عملكرد فرد را مورد سوال قرار ميدهد و اظهار ميدارد كه تاثير اضطراب بستگي به شدت اضطرابي دارد كه فرد تجربه ميكند .در اشكال خفيف ، اضطراب ممكن است خاصيت انطباقي داشته باشد . بطور مثال ، اضطراب خفيف براي يك دانش آموز چه بسا موجب آمادگي او براي امتحان شود .معهذا در شكلهاي شديد ، اضطراب ممكن است سبب شود كه همان دانش آموز تمركز حواس حافظه و حتي صداي خود را از دست دهد . بنابراين به نظر ميرسد كه سطوحي از اضطراب موجب عملكرد مناسب فرد ميشود .به گفته" راس"، اضطراب از اين نظر به صورت يك انگيزش عمل ميكند يعني براي بروز يك عملكرد ،وجود چنين انگيزشي ضرورت دارد.در حالي كه فقدان آن مانع بروز عملكرد شده و يا اضطراب بيش از اندازه باعث از هم پاشيدگي عملكرد ميشود .

افراد پر اضطراب در شرايطي كه تحت ارزيابي قرار ميگيرند ، احساس يك نوع خطر و تهديد ميكنند و نسبت به اين گونه موقعيتها ،يك سري واكنشهاي عاطفي و هيجاني از خود نشان ميدهند .اين گونه واكنشهاي هيجاني ،به نوبه خود ،باعث بروز يك سري پاسخها در فرد ميشود كه هيچ گونه ارتباطي با تكليف در دست انجام ندارد ،نتيجه اينكه عملكرد فرد كاهش مي يابد .

 

 

 

امتحان و اضطراب

 

آزمون يك وسيله ارزشيابي است و آن مجموعه اي است از پرسشهايي كه شاگرد بايد به آنهاپاسخ گويد يا فعاليت هايست كه بايد عملا انجام دهد تا معلم بتواند با بررسي آن شاگردانش را دقيقتر بشناسد و در صورت لزوم آنها را ياري دهد .معلم براي عملي كردن اين منظور ممكن است از شاگردانش بخواهد كه معناي يك واژه را تعريف كنند ،يك مساله رياضي را حل كنند ،به پرسشي در مورد يك موضوع درسي پاسخ دهند .اين پرسشها ممكن است به صورت شفاهي يا كتبي انجام گيرد كه اصطلاحا به همه فعاليتها (عملي و غير عملي ) پرسش گفته ميشود . پاسخ پرسشها يادداشت ميشود و با توجه به ضابطه تجزيه و تحليل ميشود سپس به صورت كمي در ميايد و وضع آموزشي شاگرد را با ملاك كمي، رو شن ميگردد .

و از آنجا كه هر امتحان و آزموني هيجان و اضطراب خاص خود را دارد همه هنر انسان در اين است كه با حد اقل اضطراب از عهده انجام بزرگترين امتحانات بر آيد البته بديهي است كه  وجود اضطراب به خودي خودامري غير عادي نيست اما آنچه كه ميتواند به عنوان يك عامل آزار دهنده و باز دارنده ،مورد توجه قرار گيرد شدت هيجان زدگي يا اضطراب فوق العاده است كه به هنگام حضور در آزمونهاي مختلف دامنگير بعضي از دانش آموزان ميشود .

زمانيكه دانش آموزان به طور چشمگيري دچار اضطراب شوند چنين اضطرابي ميتواند آثار زيستي و رواني زيانباري را بهمراه داشته باشد .اضطراب شديد بر غدد درون ريز و برون ريز اثر گذاشته با متاثر شدن ذهن انسان  زمينه فراموشيهاي زود گذر را فراهم مي آورد به همين دليل دربسياري از موارد ،نتايج حاصل از آزمونها ي انجام شده از دانش آموزاني كه شديدا دچار اضطراب ميشوند قادر به بيان دانسته هاي خود در امتحان نيستند در اين ميان دانش اموزان كمرو و خجالتي در شرايط امتحان بيش از ديگران دچار اضطراب ميشوند .

 

با توجه به مطالب بالا ميتوان گفت اضطراب اضطراب دو نوع است :

 

1.     اضطراب بهنجار يا تسهيل كننده ، كه اين نوع اضطرب نه تنها خوب است بلكه كار كرد فرد را در موقعيتهاي مختلف بهبود ميبخشد و باعث ميشود كه فرددر جهت موفقيت و فرار از شكست تلاش كند در نتيجه كار كرد و باز دهي فرد ارتقا مي يابد.

 

2.     اضطرابي شديد يا ناتوان كننده ، اگر اضطراب از حد معيني فراتر رود باعث حواس پرتي ،پريشاني و احساس درماندگي در فرد مي گردد عملكرد او را مختل و موجب بروز اختلافات رفتاري و جسمي مي شود .

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 18
  • بازدید سال : 52
  • بازدید کلی : 1,282